من

خیالم درد می کند

واژه هایم تیر می کشند

دفترم تب دارد

پائیز گرفته ام انگار !

پایم را

دراز می کنم در باران...

تو

آدم باید یه تــــــــــــــــــــو داشته باشه

که هروقت از همه چی خسته وناامید بود بهش بگه

مهـم اینه که تـــــــو هستی

بیخیال دنیا...

دلم می خواهد

دلـم مـی خـواهـد . . .

یـک مـیـس کـال بـاشـم بـرایـت . . .

شـمـاره ای کـه . . .

سـیـوش نـکـرده بـاشـی !

... ... ... زیـر لـب . . . تـکـرارم کـنـی . . .

... ... بـه یـادم نـیـاوری .. .

دلـم مـی خـواهـد . . .

بـی اجـازه ی تـ ـو . . .

پـادشـاهـی کـنـم در نـاخود آگـاهـت..

تو نمیدانی

تو چــ ــ ه میـــدآنی؟

شـــآید او کــ ــ ه رفتنــــش رآ " نآمـــردی " خوآندی

از تــرسِ " وآبستــگی " رفتــ ه ...

آهای آدمها

یِـ ـک وَقت هآیے دَر زِندِگے مے رِسَد که بآیَد دَستَت رآ بِزَنے زیـ ـر چآنه اَت وَ جَریانِ زِندِگے ات رآ فَقَط

تَمآشآ کُنے

آهـ ـآے آدَمآ ؟!جَواب "دوسـ ـتَت دارَم" مِرسے نیسـ ـت...

قلب من

نَتَرس بیـــــا

اینجـــا تاریک نیست

اینجـــا جاییست رویایی مخصوص تو

پشیمان نمیشوی

بدون ترس در آن قدم بُگذار

فقط کمی تَرَک دارد

اینجـــا قلبِ من است !

افسوس

رخ به رخ که شدیم


من مات شدم...


و تو همچون پادشاهی که


از اینگونه فتـــح ها زیاد دیده است؛


بی اهمیت رد شدی...

دلم تنگ است

به دیدارم بیا هردم

در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند

دلم تنگ است

بیا ای روشن ! ای روشن تر از لبخند

شب تاریک این دل را تو روشن کن

که من دلتنگ و تنهایم

دلم تنگ است
دلم ...

آرامش

دلم
آرامـش می خـواهـد ...

بـه انـدازه ی خوردن ِ یـک فنـجان چـای
کـوتـاه بـاشد ...!!
یـا
به اندازه ی
قـدم زدن روی ِ سنـگفـرش ِ خیـس ِ پـیاده رو
طـولـانـی ..............!

فـرقی نـمی کنـد
فـقط آن لـحظـه را می خـواهـم
آن لـحظـه
کـه تـمام سلـول های بدنم

آرام مـی گـیرنــــد..

مخاطب خاص

مخاطب خاص
آرزوی خیلی ها بودم
از آن دست نیافتنی هایشان….
ساده اسیرت شدم که قدر ندانستی…!!!