نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

چسب زخم

پشت چراغ قرمز

پسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت :

چسب زخم نمی خواهید ؟

پنج تا ُ صد تومن

آهی کشیدم و با خود گفتم :

تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم

نه زخمهای من خوب می شود

نه زخمهای تو ...

جلو نیا!!

جلوتر نیا!

خاکستر می شوی

اینجا دلی را سوزانده اند...

مرد واقعی

کی میگه مرد گریه نمیکند
بعضی موقع ها اینقدر سخته زندگی

که مرد باشی تا بتونی گریه کنی!!؟

چرا

چرا تاوقتی نداریمش برامون باارزشترین تو دنیاست
به دستش که میاریم دیگه برامون مهم نیست وارزشش روازدست میده

یاد تو

هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات باتو بودن
پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای آرام بگیرم…

حسرت

حـســادت مـی کنـم ..
به زوجهـای خیابـانهای بـلند و خـلـوتــ ...

به هـمـه ی دستــهـای قـفل در هـم ..

به نـیـمکـتـهـای دو نـفـره ..!

به درخت های عـاشـق خیـابـان ..!

به آیـنـه ای که هـر روز در آن می نـگـری ..

و حــسـرتــ می خورم ...

این لـقــمـه هـای حــسـرتــ بــرای گـلویـم بــزرگـن ...!

دوباره آمدی

دوباره آمدی


در رویایم

در فکرم

در ذهنم

و همه چیزم شدی

چرا تا فراموشت میکنم...

میایی؟؟

چرا تا فراموشت میکنم...

نشانی تازه

از تو در برابرم می آید؟

لذت تنهایی

و چه لذتی است در تنهایی

باور نداری ؟؟؟؟

از خدا بپرس . . .

دار


دیـگـران مـیـپـرسـنـد:
بـــیـــداری؟

آری بـی"دار"م...

چرا که اگر "دار"ی داشـتــم

یا قالی زندگیم را خود میبافتم...

یا زنــدگــیــم را به "دار" می آویـخـتـم

و خلاص

پــس بــی"دار"بــی "دار"م...

سکوت کن شاید...

وقـتـے "ڪـســے" نیـسـتــ
ڪـﮧ بـﮧ "בآבتـــ" بـرســﮧ

בآב نـزטּ!!!

شـآیـב از سـڪوتتــ

بفهـمـטּـב

ڪـﮧ چـقـבر غمـ ـــ

تـو وجـوבتـﮧ!