نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

تاوان سنگین


در سرزمین من

هیچ کوچه ای

به نام هیچ زنی نیست

و هیچ خیابانی …

 

بن بست ها اما

فقط زنها را می شناسد انگار...

 

در سرزمین من


سهم زن ها از رودخانه ها

تنها پل هایی است

که پشت سر آدمها خراب شده اند...

 

اینجا

نام هیچ بیمارستانی

مریم نیست


تخت های زایشگاه ها اما

 

پر از مریم های درد کشیده ای است

که هیچ یک ، مسیح را

آبستن نیستند ...

 

من میان زن هایی بزرگ شده ام که شوهر برایشان حکم برائت از گناه را دارد ...!!!

 

نمی دانم چرا شعار از

لیاقتم ،صداقتم ،نجابتم و ... می دهی؟


روی حرفم، دردم با شماست

اگر زنی را نمی خواهید دیگر

یا برایش قصد تهیه زاپاس را دارید

به او مردانه بگو داستان از چه قرار است

آستانه ی درد او بلند است .

...یا می ماند

یا می رود!

هر دو درد دارد!

اینجا زمین است

حوا بودن تاوان سنگینی دارد....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد