خدایا
تو می دانی که درد من درد تنهایی نیست
از نامردی روزگار هم شکایتی ندارم وقتی که هر روز شاهد
نامردی بنده هایت هستم
خدایا . . .
تو می دانی دوست داشتن بنده هایت را با وزنه صداقت می سنجیدم
حال کفه ترازوی دلم از صداقت خالی ست من از این همه دروغ هم گله ای ندارم
خدایا . . .
درد من درد پرواز است
نمی خواهم مانند پرنده ای باشم که پایبند قفس زیبایش می شود
و پرواز را از یاد می برد ...
خدایا . . .
می خواهم همانطور که متولد شدم به سویت رها شوم
آری !
من به پرواز می اندیشم، نه به پرنده بودن