نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

بهانه


نــه هــوا ابـریـسـت،


نـه بـارانـی مـی بـارد.


پـس بـهـانـه ی دلـم


بـرای ایـن هـمـه سـنگیـنـی چـیـسـت...!



طرح

مداد را برداشتی

طرح مرا

نه آنگونه که ھستم

ھمان گونه که میخواستی کشیدی

تمام بهانه رفتنت

این است که عوض شده ام

مداد را بر می دارم

طرح تو را

ھمان گونه که ھستی می کشم

می توانی بروی ... .


چراغ خانه

تو رفته ای


و هرکار میکنم


چراغ این خانه روشن نمی شود... .



نگوخداحافظ...

نگوخداحافظ...

بگذار پیش تو بمانم

خدا سرش شلوغ تر از آن است

که حافظ من باشد... .