نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

آدمهای امروز

ایـن روزها کـسی بـه خـودش زحـمـت نـمـیدهـد یـک نـفـر را کـشـف کـنـد..
زیـبـایـی هـایـش را بـیـرون بــِکـشـد..
تـلـخـی هـایـش را صـبر کـنـد..
آدم هـای امــروز..
عـشـق هـایِ کـنـسـروی مـی خـواهـنـد..
یـک کـنـسـرو کـه فـقـط دَرش را بـاز کـنـنـد..
بـعـد یـک نـفـر شـیـریـن و مـهـربـان و زیـبـا از داخـلِ کـنـسـرو بـپـرد بـیـرون......
وهـی لـبـخـنـد بـزنـد و بـگـویـد:
حـق بــا تــوســـت !!!

مرد


مرد کسی نیست که گریه نکند ...


مرد کسی است که به گریه نیاندازد!

قدر بدانیم

آدمهای خوب از یاد نمیرن ، از دل نمیرن ، از ذهن نمیرن !
ولی زودتر از اینکه فکرش رو بکنی از پیشت میرن !
خیلی زود دیر میشه.... قدر همدیگرو بیشتر بدونیم...

زندگی


گفتی بازی برد و باخت داره

ولی زبانم بند آمد بگویم:که من بازی نکردم

من با تو

"زندگی کردم"

وقتی تو نیستی

وقتی تو نیستی

حتی حرارت دست های آفتاب مرداد هم نمیتواند

رطوبت جنگل چشمانم را تبخیر کند...

عشق آسمانی

دانستم عـــشق مقدس تر از آن است

ک صرفــــ

زمینی هـا

شود

!

رفت... .

رفــــــت!
پر کشیــــــــد!
روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتـــــ!
دنــــــیا برایــــــش قفــس بود….
قفســــــــــی تنـــــگ..!!
ســـــردش استــــ !!!
مهمــــــــــان خــــــــــــاک ســــرد شـــــــــــد!!!
پــــــــرواز کرد!!
خوشــــا بهــــ حــــالشــــــ….
اما مـــــن چــــه کنمـــــــ بــــا ایـــــن همهــ دلـــــتنگـــــــــــی؟؟


هرچه باداباد


هر چه بادا باد

یا پا روی گندم می نهم

یا شبیه سیب

اما

سرخ رویا می شوم

یا خیالم را

به جرم عشق

گردن می زنم

یا برای عشق یک دیوار حاشا می شوم

چشم بر دیدار یک آیینه عادت کرده است

من

برای ترک این عادت مهیا می شوم

ی روز بارانی

یک روز بارانی
تو از راه‌ پله صاعقه
در گوشه افق
به آسمان‌ها گریختی
حالا هر وقت هوا ابری می‌شود
باد می‌ وزد
باران می‌آید
پشت پنجره‌ می‌ایستم
تا ببینم اصلا خطوط صاعقه
مثل راه‌پله به نظر می‌رسد
یا من خیالاتی شده‌ام
شعر همه چیز را از من گرفت.

بی تاب

خیلــــی وقت است کـــــــه "بی تــــــابم"
دلـــــــم تــــــــاب میخواهد
و یک هــــُــلِ محــــکم
کـــــه دلم هــُـــرّی بریزد پایین،هر چـــــه در خودش تلنبار کرده را...