نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

درد

نمـــــیـدانــــی،


چه دردی دارد !


وقـــتـی ..


حــــالـم ..


در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …

 

آدمها

آدم ها گاهى گریه مى کنند

نه به خاطر اینکه ضعیف هستند


بلکه به این خاطر که


براى مدتى طولانى قوى بوده اند... .


گلایه

هر روز دوست داشتنم را

در گوشت تمدید می کردم


اما تو ...


هیچوقت گوش دلت را به زبان دلم نسپردی


معشوق

گاهی معشوق....


بر خلاف قانون "فیزیک" عمل می کند


هر چه به او "نزدیکتر" می شوی؛


"دورتر" به نظر می رسد


هر چه فاصله اش بیشتر می شود؛


"بزرگتر" به نظر می رسد


چشم می بندی"می بینیش"


چشم باز می کنی"نیست"


هرگاه دیدی چنین است،


صمیمانه


به خودت


"تسلیت"


بگو... .


بازی


احســاس میکنـــم بــازی را باختــم

ولــی هیچکــس حواســش نیســت

کــه مــن یــار بــودم

نــه حــریف!

هوای تو

گاهے دلم بے هوا ، هوایت را مے کند . . .

هواے تو ، تویے کہ هیچ وقت هوایم را نداشتے !

اعتراف


دلم آغوش آن نامحرمی را می خواهد

که...

محرم بودنش را خودم میدانم و دلم...!

خورشید

یخ کرده ام از تنهایی...

خورشیدم انگار سرگرم سرزمین دیگریست !

... .


به پشت سر نگاه میکنم شاید هنوز کسی مرا دوست داشته

باشد؟؟؟

اما افسوس...

همه کاسه آب به دست,منتظر رفتن من هستند!!

چند سال دیگر


ســـوم 

هفتــــم 

چهلـــم 

ســـــالگرد . . .

چنـــد ســــال دیگــــر

بایــــد عــــزادار نبـــودن هایــت باشـــم...؟؟؟