نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد
نــــسیــــم بـــهــار

نــــسیــــم بـــهــار

اینجا زمین است حوا بودن تاوان سنگینی دارد

دلم غمگین غمگین است

دلم غمگین غمگین است


در این کومه


در این زندان


در این غوغای خاموشی


در این جشن فراموشی


در این دنیای بی مهر و کم آغوشی


دلم ترسیده و تنگ است


دلم ترسیده از آه پر از درد پدرهامان


و از چشم پر از اشک تمام مادر ها


دلم آشوب آشوب است


دلم سرد و تنم بی روح بی روح است


نمی خواهم، نمی خواهم دگر


این زندگانی را و دل را


نگاهم خیره بر بالا


به دنبال نگاهی ساده می گردد


و می بینم، و می بینم هوای گریه دارد آسمان هم پای چشمانم


می روم آرام


گونه ام خیس است


آسمان می بارد امشب بر من و بر گریه هایم سخت…


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد